دریافت کد مالیاتی برای آن دسته از صاحبان کسب و کاری که قصد استفاده از درگاه پرداخت الکترونیکی و یا استفاده از کارتخوان را دارند، ضروری است.
بر اساس بخش نامه ای که در سال 1399 از سوی بانک مرکزی منتشر شد، افراد برای دریافت کد مالیاتی (اقتصادی) یا اینتاکد باید در سامانه سازمان امور مالیاتی ثبت نام کرده و برای دریافت کد رهگیری مالیاتی، اقدام کنند. درواقع دولت در تلاش است که با استفاده از Tax code، افرادی که مشمول پرداخت مالیات میشوند را شناسایی کرده و از پدیده ای به نام فرار مالیاتی، جلوگیری کند.
کد مالیاتی قانونی است که عوارض وضع شده توسط جمهوری اسلامی ایران را بر افراد، مشاغل، سایر نهادها و معاملات، مانند فروش اموال، که در صلاحیت آن است، برای تأمین مالی عملیات خود تجویز می کند. در ایران، دولت کدهای مالیاتی با دامنه و طرح های متنوع وضع کرده است.
از منظر سازمان امور مالیاتی ، اطلاعات شبکه های بانکی کشور با داده های سازمان امور مالیاتی کشور مطابقت نداشت و لذا به منظور جلوگیری از فرار مالیاتی مبارزه با فساد و پولشویی، قانونی با عنوان ” قانون پایانه های فروشگاهی و سامانه مودیان ” به تصویب رسید که به موجب آن همه متقاضیان استفاده از درگاه های پرداخت اینترنتی و کارتخوان می بایست در مرحله اول پرونده مالیاتی تشکیل داده و کد یا شماره ای تحت عنوان کد رهگیری مالیاتی دریافت نمایند.
بر اساس قوانین دولتی، برای دریافت اینتاکد باید به سایت tax.gov.ir که درواقع آدرس اینترنتی سازمان امور مالیاتی است، مراجعه کرد.
کد اینتا در سامانه امور مالیاتی کشور راه اندازی شده است، تمام مودیان وظیفه دارند که بر اساس شغل خود، در این سامانه ثبت نام کنند و در غیر این صورت نمی توانند برخی از وظایف مالیاتی خود مانند اظهارنامه مالیاتی را ارسال کنند.
اینتاکد مالیاتی، به منظور افزایش دقت و تمرکز بالا در طبقه بندی انواع فعالیت شغلی صورت میگیرد. مدیران تمامی مشاغل اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی موظف هستند پس از راه اندازی شغل خود، بلافاصله به اخذ Tax code که منحصر به شغل خودشان است اقدام نمایند و اگر بدون داشتن کدمالیاتی معاملهای صورت بگیرد، جرم محسوب میشود و شرکت جریمه میشود.
کلمات کلیدی:
دستانم لا به لای بیشه زار گیسوانش
میلغزید...
سرش بر سینه من
و قلبم...
با نتهای ضربان قلبش
ترانه زندگی را میسرایید
گفتم...
صدف خانه دلدادگی ما
هوایش اندک است ..سخت است
چشمانش تمام وجودم را لرزاند
و هوای نفسهایش
لبریز کرد خلوت عاشقانه مارا
از بهار و رویش و نسیم
با صدایی که میبرد دل را
به آغوش خیس شبنمی
بنشسته بر گل یاس
با من گفت از خدا بگو..از خدا
خدا نوریست..خدا شوریست
خئا نزدیکتر.. با هر دل دوریست
خدا برتر ز هر امکان..خدا جاری به هر انسان
نمیگنجد به هر جمله....مگر بر قلب پر ایمان
تو در ذهنت اسیر خویش...نشسته بر دلت صد ریش
بیا خاموش کن خود را...که بنشانت سر این کیش
به کیشی از شراب جان...که عشق در آن بود آسان
به تسلیم و به دل دادن....تو خیس از رقص این باران
................
چشمانم به چشمانش دوخته شد
سکوت لبانم بر خیسی لبانش
خدا را زمزمه میکرد...
کلمات کلیدی:
صدای موج دریا میاید از دور
دریا میخواند با ساحل
اذان مهربانی را
چه بی تابم چه بی تابم
پریشان
نمازم دیر میشود
چشمانت را گم کرده ام
برای وضوء در آن زلال
جاری نگاه که میبرد مرا
تا محراب عشق
حتی خاک گامهایت را همین باران چند روز
شست در کوچه باغ آشناییها
تیمم نیز نتوان نمود
نمازم دیر میشود
اینجا در جنوبیتریت ساحل این شهر
آفتاب هر صبح زودتر
میزند بوسه به سرخی گل آبی آب
و من هنوز پرسه زنان آبی میجویم
یا مشتی خاک برای وضوء
سجاده دشت بی تاب شکوفایی
سپیدی یک گل بابونه
تا صبح رویای باران میدید
باران اینجا ...
تنها رد گامهای تو را میشوید
دریغ از مهر این باران..
با دشت تشنه
نمازم قضا شد و بیداریم نشکست
در جام وضوء
کلمات کلیدی:
بادی سرد برگهای بید های مجنون را آشفته میکرد.تکه های ابر در پهنه آسمان مسابقه میدادند .مهتاب همچون قایقی در دریای شب از ساحل تکه ابری میگریخت و در لنگرگاه تکه ای دیگر پهلو میگرفت و نور نقره ای رنگش را بر سطح آب رودخانه و زمینهای حاصلخیزش می پراکند.در سرمای نسیم رخت بر خویش برکشیدم و به او نگاه کردم به الهامی که در نگاهم زندگی جاری میکرد و در طول رودخانه ای که با امواجش نغماتی موزون بر ساحل مینواخت راه میپیمود .او گفت:ای خداوندگار من چگونه تو را در لطافت شب دوست میدارم ،به ماه نظر میاندازم و صورت تو را آنجا در خواب میبینم.تو در معشوق منی،و تو در قلب منی ،هرگز مگزار تهی گردد دلم از تو...او گفت:به من نظر داشته باش،به راهنمایت و از او عشق را طلب کن ،من میتوانم بتو آرامش و آسودگی روح را عطا کنم..گفتم ای در قلب من ترانه زندگی بمن عشق بورز و مرا آسایش ده..او لبخندی زد گفت:صبور باش ،اگر چه دنیا همه از تو میاویزد تا خویت را بهم آمیزد اما صبر داشته باش ..آه که تو خوب میدانی که شادی والاترین چیز در زندگی توست .اما من به تو میگویم که تمامی نزاعهای بین تو و دوستانت حاصل ناشکیبایی و بی صبری توست .اگر بردبار باشی آنگاه زندگی برایت بیشتر آموزش در بر دارد. گفتم ای پوشانده قلبم را عطر نگاه تو ..با من از عشق بگو ..گفت عشق آرزوست و آرزو یک احساس است .بنا بر این هر آنگاه که احساسی عمیق بر تو مستولی میشود تو چیزی را آرزو میکنی..عشق در حقیقت مطلق است اما مفهوم آن در ارتباط با آگاهی فرد تفاوت میکند .هیچ کس شایستگی ندارد که ادعا کند روح به درجه ای از کمال رسیده که دیگر جای شگفتی برایش نمانده باشد ،عشق را از مجرای عقیده ظهور نمیکند از مجرای عمل ظاهر میشود مرجعیت و مقام نمیشناسد فبلکه موضوع دریافت است و فعالیت ،شرط رشد ایجاب میکند که تمام وجودت را ذر راه عشق هر آنچه با روحت سازگار است فدا کنی ،بالاترین درجه شادی از طریق درک کردن و همکاری آگاهانه با قانون الهی اکتساب میشود این عشق است که راز زندگی را برای اذهان به ارمغان میاورد و ما را قادر میسازد تا شکوفا شویم .قانون عشق همه آنجه را که برای رشد کردن و بلوغ معنوی نیاز دارد بتو عرضه میکند ،حال اگر آرزوی عشق داری ،پس تلاش کن این را درک کنی که تنها راه کسب عشق از طریق دادن عشق است ،هر چه بیشتر بدهی،بیشتر میگیری ،و تنها راه دادن عشق این است که آنقدر خود را از آن پر کنی تا از تو لبریز شود و به مغناطیس عشقبدل شوی .هدف از عشق خدا بالاترین شکل آفرینش است و تو باید بدانی که عشق فرد نیز برای همیشه در تقلای نمایان کردن بالاترین شکل خلقت است تا بدان وسیله عالیترین آرایش نظام اکتساب معنوی را برای روح فراهم کند. ای بشر چشمانت را باز کن ،و همواره در جستجوی عشق باش،آنگاه اسرار را میاموزی،اما احتیاط کن چون جستجوی فرشته عشق کاریست بس خطر ناک مگر اینکه خودت را از اراده و خلوص انباشه کرده باشی .او میتواند هم تو را نابینا کند ،هم به تو عظمت ببخشد ،اگر قادر باشی عشق را در تمامیتش ببینی ،همه چیز را خواهی دانست و گرنه تا ابد در این جهان تاریکی زنجیر خواهی شد،
بوسه ای از پروردگار به نگارستان زندگی نازل میشود .بوسه های او اغلب خراشی بر جای نمیگذارد مگر بر قلب .اما اگر تو گوشه خرقه او را نبوسی ،پس او چگونه بوسه هایت را بتو باز گرداند؟ با اطمینان کامل میگویم که اگر اینچنین نکنی مجبور خواهی شد از برای عشق پروردگارت قلب خود را ببلعی و بمیری...این عشق است..عشقی که همه چیز را زیبا میکند ..با عشق زندگی پر از شکوه و سربلندی بسوی ابدیت غلطان است،صدای نغمه ایپر از عظمت که قدرت این را دارد که قلب شنونده را بر بالهای عقابهای بلند پرواز اوج دهد..آنجا که بر فراز این جهان خاکیست.....
او به سوی بیدهای لطیف روانه شد که در تاریکی در مقابل بادهای سرد تاب می خورند...
کلمات کلیدی: