سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که به کار کسانى خشنود است ، چنان است که در میان کار آنان بوده است ، و هر که در باطلى پا نهاد ، دو گناه بر گردن وى افتاد ، گناه کردار و گناه خشنودى بدان کار . [نهج البلاغه]
بیوگرافی گرت بیل

نقب         

 

چرا مهتاب نمیاد؟  این شب از من چی می‌خواد؟

پا می‌ذاره جای پام ,  هی به دنبالم میاد

من می‌خوام پل بزنم به سوی نور

 دست اون می‌شکنه پـل‌های عبور

من امیدم رفتن و رسیدنه

 اونه که فکرِ شکستنِ منه

چرا مهتاب نمیاد؟  این شب از من چی می‌خواد؟

 پا می‌ذاره جای پام،   هی به دنبالم میاد

 

از کدوم جاده به سوی تو بـیـام؟

همه سو در قُـرُقِ ابلیسِ مست

میبینم صیادمو تُـو سایه‌ها:

 شبِ آمادة تیرکمون به دست

چرا مهتاب نمیاد؟  این شب از من چی می‌خواد؟

پا می‌ذاره جای پام   هی به دنبالم میاد

 

اون کی‌یه که پشت شب در می‌زنه؟

 ـ صدای شکستنِ شب تُـو منه ـ

پوست شب می‌ریزه زیر پای من

 این شبه که تیکّه تیکّه می‌شکنه

می‌پیچه تُـو گوش من یه دنیا حرف

 یه صدا، مثل صدای بالِ برف...

داره مهتاب می‌زنه   کیه که فکر منه؟

توی این دشت سفید کی با من حرف می‌زنه؟

 

س. ع. نسیم


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط گرت بیل 97/1/26:: 2:25 عصر     |     () نظر

هرگز این قصه ندانست کسی
 آن شب آمد به سرای من و خاموش نشست
 سر فرو داشت نمی گفت سخن
 نگهش از نگهم داشت گریز
 مدتی بود که دیگر با من
 بر سر ِ مهر نبود
 آه ، این درد مرا می فرسود :
« او به دل عشق ِ دگر می ورزد »
گریه سر دادم در دامن ِ او
های هایی که هنوز
 تنم از خاطره اش می لرزد !
 بر سرم دست کشید
 در کنارم بنشست
 بوسه بخشید به من
 لیک می دانستم
 که دلش با دل ِ من سرد شده است !


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط گرت بیل 97/1/26:: 12:34 عصر     |     () نظر

زین پیش شاعران ِ ثنا خوان که چشم شان
 در سعد و نحس ِ طالع و سیر ِ ستاره بود
 بس نکته های نغز و سخن های پر نگار
 گفتند در ستایش ِ این گنبد ِ کبود
اما زمین که بیش تر از هر چه در جهان
 شایست? ستایش و تکریم آدمی است
 گمنام و ناشناخته و بی سپاس ماند
ای مادر ای زمین !
 امروز این منم که ستایشگر ِ توام
 از توست ریشه و رگ و خون و خروش ِ من
فرزند ِ حقگزار ِ تو و شاکر ِ توام
بس روزگار گشت و بهار و خزان گشت
تو ماندی و گشادگی ِ بی کرانه ات
 طوفان ِ نوح هم نتوانست شعله کشت
از آتش ِ گداخت? جاودانه ات
 هر پهلوان به خاک رسیده است گرده اش
 غیر از تو ای زمین که در این صحن? ستیز
 ماندی به جای خویش
 پیوسته زورمند و گران سنگ و استوار
 فرزند ِ بدسگالی اگر چون حرامیان
 بر حرمت ِ تو تاخت
 هرگز تهی نشد دلت از مهر ِ مادری
 با جمله ناسپاسی ِ فرزند ِ بی شناخت
 آری زمین ستایش و تکریم را سزاست
 از اوست هر چه هست در این پهن بارگاه
 پروردگان ِ دامن و گهوار? وی اند
 سهراب ِ پهلوان و سلیمان ِ پادشاه
ای بس که تازیان? خونین ِ برق و باد
 پیچیده دردناک
بر گرد? زمین
 ای بس که سیل ِ کف به لب آورد? عبوس
 جوشیده سهمناک بر این خاک ِ سهمگین
 زان گونه مرگ بار که پنداشتی ، دریغ
 دیگر زمین همیشه تهی مانده از حیات
 اما زمین همیشه همان گونه سخت پشت
 بیرون کشیده تن
 از زیر ِ هر بلا
و آغوش باز کرده به لبخند ِ آفتاب
زرین و پر سخاوت و سرسبز و دلگشا
بگذار چون زمین
 من بگذرانم این شب ِ طوفان گرفته را
 آنگه به نوش خند ِ گهربار ِ آفتاب
 پیش ِ تو گسترم همه گنج ِ نهفته را


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط گرت بیل 97/1/26:: 10:36 صبح     |     () نظر

در ضیافت تدفین عشق


حصارها
تُو در تُو
قلعه ـ سنگ
با خارپوش اطلاعات
با سیاج ـ آذینِ امنیت
با فراک فاخر منافع
در ترازوی کفر و تقدس...

چاله ـ گوری در گاوـآرواره‌های سیاست
زهر ـ خند همیشه‌ی داس در مرگ همیشه‌ی یاس
در ضیافت دفن همیشه‌ی عشق...

در تقسیم زمین و انفکاک جهان
تفکر نگاه را برنمی‌تابند
پرهای مرغ اندیشه می‌کنند...

س. ع. نسیم


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط گرت بیل 97/1/25:: 2:23 عصر     |     () نظر

معرفی کتاب

  تاریخ تمدن

معرفی کتاب: تاریخ تمدن

نوشته: ویلیام جیمز دورانت (ویل دورانت)

با همکاری همسرش: آریل دورانت

 

دوره‌ی تک جلدی

7530 صفحه

تایپ شده با کیفیت بالا

دارای بوک مارک

 

پی. دی. اف کتاب را از کانال «دایره مینا» دریافت کنید:

@daamina2


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط گرت بیل 97/1/25:: 12:28 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >